๑๑ نغمه های دل ๑๑

منـ ازجنس امیدمـ

๑๑ نغمه های دل ๑๑

منـ ازجنس امیدمـ

๑ ضایع نوشت:( ๑


تجربه نوشت:



وقتی عقلت بهت میگه بچه جان حالت خوب نیست


اوضاع جاده خوب نیست تو این شلوغی نرویونی 


حالا برای من بچه درسخون میشی ایشــ حقت خو:l


+

ماجرا

امروزحالم خوب نبودکلاس صبح وپیچوندم نرفتم


دوبه شک بودم که کلاس بعداظهرروبرم یانرم


نکته نوشت:


[مدارمنطقی15-13(استادش خوب درس میده توکلاس یادمیگرم)


معادلات دیفرانسیل17:30-15:30(عین بالا)]


بلاخره تصمیم گرفتم وراه افتادم


ترافیک  ماشین وآدم،20دقیقه توصف ماشین برایونی


هوای گرم ،چادرومقنعه مشکی آب پز،هوم؟ تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی


سوارماشین یونی نیگاه به گوشی


اس->محبوبه:س.کلاس مداربرگزارنمیشه،کلاس معادلات برگزارمیشه


من:................................................. تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر 
زیباسازی


نکته نوشت:


[میخواستم کلاس دیفرانسیلوفقط یه ساعتشوبمونم


چون راهم دوربود،تعطیلات،ترافیک،کمبودماشینو...


درکل بیشتربه خاطرمداررفتم یونی]


خلاصه رسیدم یونی رفتم به بوردیه نیگاانداختم رفتم یه گوشه نشستم


یونی هم جشن وتزئین وشیرینی وشربت


ومن


بچه هاکلاسشون تموم شد اومدن پیشم مشخص شد که کلاس


معادلاتو نمیمونن منم تصمیم گرفتم باهاشون برگردم تایه جایی


روباهم اومدیم بقیشوخودم اومدم


وقتی رسیدم خونه


جنازه،جنازه چیه جنازه برای یه لحظم بود


نبات داغ ،یه قرص مسکن،بعدلالا تصاویر زیباسازی|www.RoozGozar.com|تصاویر زیباسازی


تهدیدنوشت:


[آخ اگه من دستم به استادمداربرسه(اون هفته هم نیومده بود)


هیچ کارش نمیکنم]


عجب روزی بود،بازهم خدایا شکرت


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد